وبلاگ مدرسه علمیه حضرت معصومه(س) سی سخت

برگ سبزی تقدیم به مولانا الصاحب الزمان (عج) و نایب بر حقش امام خامنه ای (حفظه الله)
  • خانه 

سالروز بعثت پیامبر بزرگ اسلام،حضرت محمد مصطفی(ص)

24 فروردین 1397 توسط ریحانه بهشتی

سالروز بعثت پیامبر اکرم(ص) و عید مبعث بر عموم مسلمانان و شیعیان جهان گرامی باد.

بعثت پیامبر(ص) یا برانگیخته شدن آن حضرت به مقام رسالت، مهمترین فراز از تاریخ اسلام بوده و نزول قرآن کریم نیز از این زمان آغاز می‌گردد. کلمه بعثت به معنای «برانگیخته شدن» بوده و در اصطلاح به مفهوم فرستاده شدن انسانی از سوی خداوند متعال برای هدایت دیگران می‌باشد.
همانطور که از روایات اسلامی و مطالعات تاریخی برمی‌آید، مسأله بعثت پیامبر(ص) در ادیان الهی با برخی از خصوصیات و نشانه‌ها، قبل از ظهور آن حضرت، مطرح بوده و بسیاری از اهل کتاب و پاره‌ای از اعراب مشرک نیز با آن آشنایی قبلی داشته‌اند. نوید و بشارت ظهور پیامبر خاتم(ص)، به تصریح قرآن در تورات و انجیل ذکر گردیده و حضرت عیسی(ع) نیز پس از تصدیق توراتی که به حضرت موسی(ع) نازل شده بود، به برانگیخته شدن رسول اکرم(ص) بشارت داده است. همچنین در این کتب، حتی به خصوصیات رسول اکرم(ص) و یارانشان نیز اشاره شده است.

بنابراین(و همانگونه که قرآن نیز ذکر می‌نماید) دانشمندان اهل کتاب، پیامبر اکرم(ص) را همچون نزدیکترین کسان خود می‌شناخته اند. با مراجعه به تاریخ می‌توان افراد زیادی را یافت که در انتظار ظهور و بعثت پیامبر خاتم(ص) بوده‌اند و افرادی از میان آن ها، حتی به امید دیدار پیامبر(ص) به محل سکونت، مکان هجرت و یا حتی گذرگاه عبور و مرور آینده پیامبر هجرت کرده بودند که به عنوان نمونه، می‌توان به “بحیرای راهب” اشاره نمود.
بنابر این بعثت پیامبر اسلام(ص)، حادثه‌ای بس بزرگ در سرنوشت هدایت بشری بوده و عظمت این امر سبب می‌شد که خداوند متعال به عنوان مقدمه این امر بزرگ، تربیت و پرورش آن حضرت را به عهده داشته و ایشان را برای آینده دشواری که در پیش رو داشتند، آماده سازد. به دنبال همین تربیت الهی بود که پیامبر(ص) در سالهای قبل از بعثت نیز حالات فوق العاده معنوی و مشاهدات روحانی داشته و نتیجتاً ایشان تمام این دوران را با پاکی و طهارت و معنویت سپری کرده‌اند. حضرت علی(ع) می‌فرمایند: “خداوند بزرگترین فرشته خود را از خردسالی پیامبر، همدم و همراه ایشان ساخت. این فرشته در تمام لحظات شبانه روز با آن حضرت همراه بود و او را به راههای بزرگواری و اخلاق پسندیده و شایسته رهبری می‌کرد.”

پیامبر(ص) به خاطر همین حالات معنوی و طهارت روحی، ناگزیر از وضع نابسامان مردم و از جهل و فسادی که بر جامعه آن روز و بویژه در شهر مکه حاکم بود، رنج می‌بردند. همچنین به منظور تفکر و عبادت در مکانی خلوت، مدتی محدود در سال را از آن ها کناره می‌گرفتند و به کوه حرا(که در شمال شرقی مکه واقع است) می‌رفتند. این کناره‌گیری برای حُنَفا و برخی یکتاپرستان قبل از پیامبر نیز وجود داشته است. گویند عبدالمطلب، جد بزرگوار پیامبر(ص) پایه‌گذار این رسم بوده است. او به هنگام ماه رمضان برای خلوت و عبادت به کوه می‌رفت و مستمندانی را که از آنجا می‌گذشتند، اطعام می‌نمود.
در واقع می‌توان گفت که این خلوت‌گزینی، زمینه‌ای برای تقویت هرچه بیشتر حیات روحانی رسول اکرم(ص) و مقدمه‌ای برای بعثت و نزول وحی به آن حضرت به شمار می‌رفته است.
در دوران این خلوت‌گزینی‌ها نیز همچون سایر مراحل گوناگون زندگی رسول اکرم(ص)، حضرت علی(ع)(که پرورش یافته در خانه پیامبر(ص) و در دامان ایشان است)، پیامبر اکرم(ص) را همراهی می‌نمود و گاهی اوقات برای ایشان آذوقه و آب و غذا می‌برد.
پس از سپری شدن ایام عبادت، پیامبر(ص) به مکه برگشته و پیش از اینکه به خانه خویش بازگردند، خانه خدا را طواف می‌نمودند.
این حالات همچنان ادامه یافت تا اینکه سن آن حضرت به چهل سالگی رسید و خداوند که دل ایشان را برترین و مطیع‌ترین و خاضع و خاشع‌ترین دلها در برابر خویش یافت، ایشان را مبعوث کرد و به پیامبری گرامی داشت، تا به وسیله قرآنی که آن را روشن و استوار گردانیده، بندگانش را از پرستش بر بتان خارج ساخته و به پرستش خویش هدایت کند.

نزول اولین وحی

به عقیده اکثر علمای شیعه، بعثت پیامبر(ص) در روز 27 ماه رجب، پنج سال پس از تجدید بنای کعبه، اتفاق افتاد و پیامبر اکرم(ص) در این هنگام، چهل سال داشتند.
پیامبر اکرم(ص)، طبق رسم خویش چند روزی بود که برای عبادت و تفکر به غار حرا آمده بودند. در روز بیست و هفتم ماه رجب بود که جبرئیل(یکی از چهار فرشته مقرب الهی و مأمور ابلاغ وحی از جانب پروردگار به پیامبران) به سوی ایشان نازل شد. او بازوی پیامبر را گرفت و تکان داد و گفت: ای محمد بخوان. پیامبر فرمود: چه بخوانم؟ جبرئیل آیات آغازین سوره علق را از جانب خداوند نازل نمود:"بسم الله الرحمن الرحیم. اقرأ باسم ربک الذی خلق. خلق الانسان من علق. اقرأ و ربک الاکرم. الذی علم بالقلم. علم الانسان مالم یعلم. به نام خداوند بخشنده مهربان. بخوان به نام پروردگارت که بیافرید. آدمی را از علق بیافرید. بخوان و پروردگار تو ارجمندترین است. خدایی که به‌وسیله قلم آموزش داد و به آدمی آنچه را که نمی‌دانست، آموخت.”
همراه اولین نزول وحی و در لحظه بعثت، حوادثی بزرگ اتفاق افتاد که از آن جمله می‌توان به شنیده شدن صدای ناله‌ای اشاره نمود. حضرت علی(ع) در این باره می‌گوید: “صدای ناله شیطان را در هنگام نزول اولین وحی به آن حضرت شنیدم. عرضه داشتم: “یا رسول الله این ناله چیست؟” فرمود: “این شیطان است که از اطاعت شدن مأیوس و ناامید شده و چنین به ناله در آمده است.” سپس رسول اکرم(ص) اضافه فرمود: “تو می‌شنوی آنچه را من می‌شنوم و می‌بینی آنچه را که من می‌بینم الا اینکه تو مقام نبوت نداری و فقط وزیر و کمک کار من هستی و از راه خیر جدا نمی‌شوی.”
همانطور که قبلاً نیز بیان شد، حضرت علی(ع) در مواقع مختلف از جمله در دوران خلوت‌گزینی‌های پیامبر(ص) همراه حضرت بوده‌اند و این سخن امام علی(ع) در نهج البلاغه نیز به طور خاصی بیان می‌دارد که ایشان در لحظه نزول اولین وحی، در کنار پیامبر حضور داشته‌اند. البته مطالعات تاریخی بیان می‌نماید که تنها شخصی که در آن لحظات، پیامبر را همراهی نموده، امام علی(ع) بود و احدی جز ایشان، ادعای همراهی رسول اکرم(ص) در آن لحظات را ننموده است. جبرئیل پس از انجام وظیفه خود و ابلاغ آیات الهی، بار دیگر به آسمان بازگشت.

پیامبر(ص) پس از نزول اولین وحی

همان طور که در قسمت های پیشین اشاره شد، قبل از بعثت، به پیامبر(ص) الهاماتی می‌شد و ایشان حالات فوق العاده‌ای داشتند. اما کیفیت نزول اولین وحی بر پیامبر(ص) و موضوع آن، به‌طور کلی با الهامات قبل از بعثت ایشان متفاوت بود. و این امر سبب شد تا حالات روحی پیامبر(ص) و در نتیجه حالات جسمانی ایشان تغییر نماید. برای این تغییر حالت دو دلیل را می‌توان برشمرد:
اولاً ایشان در هنگام نزول اولین آیات قرآن، عظمت و جلال خداوند را هرچه بیشتر احساس کردند.
ثانیاً در هنگام بعثت پیامبر(ص) بار بزرگ رسالت به عهده ایشان نهاده شد و پیامبر(ص) در شرایطی موظف به ابلاغ رسالت الهی خویش به مردم گشتند که جزیرة العرب را اوضاع نابسامان اجتماعی فراگرفته بود و در چنین شرایطی واضح بود که رسول خدا(ص) پس از ابلاغ دعوت خویش نه تنها مورد تکذیب و تهمتهای ناروا و آزار و اذیت مشرکین قرار می‌گرفتند، بلکه آنان در مسیر رسیدن پیام پیامبر(ص) به سایر مردم موانع بسیاری را ایجاد خواهند نمود. مجموعه این عوامل باعث دگرگونی حالت پیامبر(ص) شد. اما خداوند نیز در این شرایط پیامبرش را تقویت نمود و ایشان را برای به انجام رساندن مسئولیت عظیم رسالتش، بیش از پیش آماده ساخت.

بازگشت از کوه حرا

پس از این پیامبر(ص) از کوه پایین آمدند و به سمت مکه و خانه خویش عازم شدند. هنگامیکه به خانه رسیدند ماجرای بعثت خویش را برای همسر گرامیشان حضرت خدیجه(س) بازگو نمودند. خدیجه(س) نیز که در سالهای همسری با پیامبر(ص) آثار بزرگی و پیامبری در ایشان را دیده بود، گفت:"به خدا دیرزمانی است که من در انتظار چنین روزی، بسر برده‌ام، و امیدوار بودم که روزی تو رهبر خلق و پیغمبر این مردم شوی.”

نزول سوره مدثر

در همین روزهای آغازین بعثت رسول خدا(ص) بود که در هنگام استراحت ایشان، جبرئیل برای بار دیگر بر پیامبر(ص) نازل شد و آیات نخستین سوره مدثر را بر ایشان خواند که:"بسم الله الرحمن الرحیم، یا ایها المدثر، قم فأنذر، و ربک فکبر و ثیابک فطهر و الرجز فاهجر و لاتمنن تستکثر و لربک فاصبر به نام خداوند بخشنده مهربان،ای کسی که جامه به خود پیچیده ای، برخیز و قوم خود را از عذاب خدا بیم ده و خدا را به بزرگی یاد کن و لباست را پاکیزه دار و از ناپاکی دوری گزین و بر هرکس احسان کنی ابداً منت نگذار و برای خدا صبر پیش گیر"می‌توان گفت مفاد این سوره این است که از این پس، پیامبر(ص) باید پیوسته به فکر بیم دادن مردم از نافرمانی خداوند بوده و لحظه‌ای از آن غافل نباشد و بدین گونه بود که اولین آیه‌های کتاب آسمانی دین اسلام به پیامبر(ص) نازل شد و ایشان از جانب خداوند به مقام رسالت برگزیده شدند.

نخستین مسلمانان

همانطور که قبلاً به آن اشاره شد، حضرت علی(ع) به دلیل نزدیکی با پیامبر(ص) در غار حرا، همراه ایشان بوده‌اند که لحظه نزول اولین وحی هم یکی از آن مواقع بوده است. پس بسیار طبیعی به نظر می‌رسد که حضرت علی(ع) که از نزدیک این وقایع عظیم و مبعوث شدن پیامبر(ص) در غار حرا، از جانب خداوند متعال را نظاره‌گر بوده‌اند، در آنجا به پیامبر(ص) ایمان آورده و به عنوان اولین مسلمانان، چه در میان زنان و چه در میان مردان یاد شوند.
خود ایشان نیز در چندین خطبه(در نهج البلاغه) که در حضور عموم مسلمانان و بیشتر اصحاب پیامبر(ص) ایراد می‌شد، می‌فرمایند: “من بر فطرت یکتاپرستی متولد شدم و از دیگران به ایمان و هجرت سبقت گرفتم.”
همچنین می‌فرمایند: “هیچکس قبل از من به دعوت حق روی نیاورده است.”
در مورد اولین زن مسلمان نیز باید گفت که به اتفاق عموم مورخان اسلام، حضرت خدیجه(س) اولین زن مسلمان بوده‌اند، چون پیامبر(ص) پس از مبعوث شدن با اولین کسی که برخورد داشته‌اند، حضرت خدیجه(س) بوده، ضمناً، همانطور که در قسمتهای قبل نیز بدان اشاره شد، ایشان در گفتار خویش تلویحاً پیامبری پیامبر(ص) را تصدیق نموده اند.
بعد از این دو بزرگوار می‌توان به ابوذر غفاری که جزو اولین مسلمانان بوده نیز اشاره کرد.

بعد از بعثت

پس از بعثت رسول خدا، جبرئیل از آسمان فرود آمد، آبی از آسمان آورد و طریقه وضو گرفتن و رکوع و سجود را به پیامبر(ص) آموخت. همچنین سایر احکام و مسائل شرعی نیز توسط جبرئیل بتدریج بر پیامبر(ص) نازل می‌شد. رسول خدا(ص) نیز این احکام را به نخستین مسلمانان آموزش داده و آن ها هم این اعمال را انجام می‌دادند. به عنوان مثال در مورد نماز باید گفت که حضرت علی(ع) و حضرت خدیجه(س) که اولین نمازگزاران بودند پشت سر پیامبر(ص) به جماعت ایستاده و نماز را اقامه می‌کردند. گفته می‌شود آن ها نماز ظهر را در کنار کعبه می‌خواندند ولی در مواقع دیگر در جاهای دیگر این فریضه را بجای می‌آوردند تا قریشیان متوجه آن ها نشوند. در این مدت رسول خدا(ص) بتدریج کار دعوت پنهانی خویش را آغاز کردند.

 

اهداف بعثت از دیدگاه قرآن

در قرآن کریم برای بعثت انبیاء و در رأس آنان رسول اکرم (ص) به اهدافی اشاره شده است که به ذکر چند نمونه آن اکتفا می‌کنیم:[1]

1- اتمام حجت:
«رسلآٌ مبشرین و منذرین لئلا یکونَُ للناس علی الله حجة بعد الرسل»

«پیامبرانی که بشارت دهنده و بیم دهنده بودند تا بعد از این پیامبران، حجتی برای مردم بر خداباقی نماند.» (نساء‌/ 165)

2- قیام به عدالت:
«لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و أنزلنا معهم الکتاب

و المیزان لیقوم الناس بالقسط»

«ما رسولان خود را با دلائل روشن فرستادیم و به آنها کتاب و میزان نازل کردیم، تا مردم قیام به عدالت کنند.» (حدید/ 25)

3- هدایت و رهایی از ظلمت:
«الر- کتاب انزلناه الیک لتخرج الناس من الظلمات الی النور»

«این کتابی است که بر تو ای پیامبر (ص) نازل کردیم، تا مردم را از تاریکی‌ها به سوی روشنایی درآوری.»

4- آموزش کتاب و حکمت:
«هوالذی بعث فی الامیین رسولاٌ منهم یتلو علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب والحکمه»

«خداوند کسی است که در میان جمعیت درس ناخوانده، رسولی را از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها می‌خواند و آنها را تزکیه می‌کند و

به آنها کتاب و حکمت می‌‌‌آموزد.»

5- تهذیب و پاکسازی: که آیه قبل به این هدف نیز اشاره دارد.
6- آزادی و آزادگی و رهایی از جهل و نادانی:
«الذین یتبعون الرسول النبی… و یضع عنهم اِصْرَهُم و الاغلال التی کانت علیهم»

«کسانی که از فرستادۀ خدا پیامبر (ص) پیروی می‌کنند… پیامبری که بارهای سنگین و زنجیرهایی که بر آنها بود را برمی‌دارد که منظور از زنجیر در اینجا عبارت است از: زنجیر جهل و نادانی، بت پرستی و خرافات، بی‌عدالتی‌ها و

قوانین نادرست.»

7- آزادی انسان‌ها از زیر یوغ طاغوت و دعوت به سوی خدای یکتا:

«ولقد بعثنا فی کلِ امة رسولاٌ أن اعبدوا الله

واجتنبوا الطاغوت»

«ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که خدای

یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید.»

چنانچه که امیرالمؤمنین (ع) در نهج البلاغه می‌فرمایند:

«فبالغ (ص) فی النصیحه، ومَضی علی الطریقَهِ، وَدَعا الی الحکمه و الموعظة الحسنه»

«پیامبر در نصیحت و خیرخواهی نهایت تلاش را کرد و آنان را به راه راست هدایت نمود و از راه حکمت و موعظۀ نیکو، مردم را به خدا دعوت فرمود».[2]

 

 پی نوشتها:

[1] . محمدی اشتهاروی، محمد؛ مقاله بعثت یا طلوع خورشید، نرم افزار پیامبر اعظم در اینترنت، مرکز تحقیقات کامپیوتر علوم اسلامی

[2] . نهج البلاغه – خطبه 95

منبع:تبیان

 نظر دهید »

دلنوشته بعثت پیامبر اکرم(ص)

24 فروردین 1397 توسط ریحانه بهشتی

فریادگر عشق

تاریخ، به مکه رسیده است تا شروعی دیگرگونه را رقم بزند؛ آغازی دیگرگونه در خاکی آفتاب سوخته، در خاکی تشنه، در خاک آکنده از دختران زنده به گور، در خاک آرزوهای زیر خاک. تاریخ ایستاده است تا بنویسد؛ تا پنجره ها را به خواندن فراخواند و کوچه ها را به شنیدن. ایستاده است تا در دل صخره ها و سنگریزه ها، نور جاری کند.

تاریخ، به مکه رسیده است و کسی از آسمان به زمین پا می گذارد. با دست هایی از روشنی آکنده و از نور آکنده.

فریادگر آزادی، فریادگر عشق و آزادگی است؛ این که از دامن تاریخ، پا بر خاک مکه می گذارد و افلاک، پا به پای او حرکت می کنند.

نقطه ثقل تاریخ است؛ این که ابرها، بر فرازش سایه می گسترند، این که قلم در دست هایش به فریاد آمده و می گوید: «اقراء».

اینک، تو پیامبر خدایی و راه آسمان، از دست های تو می گذرد.

تاریخ در مکه می ایستد تا شروعی دیگرگونه را رقم بزند، تا صدایی رسا، در گوش خاک بپیچد، تا آرزوهای زنده به گور شده را از خاک بیرون کشد، تا از خاک، به افلاک پل بزند.

دیوارها، به سایه آسمانی ات دست می کشند. درخت ها، اقتدا به صلابتت می کنند.

دست هایت، بهاری دیگرگونه را برای خاک، به ارمغان آورده است.

تو، تاریخی تازه ای که چون چشمه ای زلال، از حرا جاری شدی تا دل های تشنه را از آنچه در سینه داری، بنوشانی.

 نظر دهید »

سالروز شهادت امام موسی کاظم(ع)

22 فروردین 1397 توسط ریحانه بهشتی

سالروز شهادت هفتمین اختر تابناک امامت و ولایت امام موسی کاظم(ع) بر عموم شیعیان جهان تسلیت باد.

ولادت
در بیست و هشتمین بهار هجرت که صفرالمظفر، هفتمین روز خود را سپری می کرد، ستاره ی تابناک دیگری در آسمان دیانت و ولایت درخشید.در این روز خجسته، زایران حرم الهی پس از شست و شوی جان و روان در زمزم توحید، آهنگ مدینة الرسول صلی الله علیه و آله کرده و به «ابوا» رسیده بودند. امام همام حضرت موسی بن جعفر علیه السلام در این توقف گاه، پا به عرصه ی وجود نهاد و نور جمالش، جهان تیره و تاریک را روشن کرد.

امام کاظم علیه السلام و اقتدار دینی
در یکی از سال ها، هارون الرشید برای انجام اعمال حج به مکه رفت. اطرافیان خلیفه، مسجدالحرام را خلوت کردند و از طواف دیگران مانع می شدند. در این هنگام، امام موسی بن جعفر علیه السلام در کسوت مردی که لباس عادی به تن داشت، وارد شد و بدون توجه به امر و نهی اطرافیان خلیفه به طواف پرداخت. وی فرمود: «این جا مکانی است که خداوند، بین همه ی مردم از خلیفه و غیرخلیفه، تساوی برقرار کرده است». جالب این که امام علیه السلام در طواف، جلوتر از هارون قرارگرفت و هارون پشت سر امام، طواف را به جا آورد. هنگام بوسیدن حجرالاسود نیز امام پیش از هارون، حجر را استلام کرد. پس از پایان اعمال، هارون ـ که امام را نمی شناخت ـ گفت: «این اعرابی را نزد من بیاورید تا دلیل کارهایش را بازگو کند». هنگامی که به امام عرض کردند که هارون، او را خواسته است، امام علیه السلام فرمود: «من با او کاری ندارم. اگر او کار دارد، پیش من بیاید».

خورشید هفتمین
سلام بر امام کاظم علیه السلام ؛ گنجینه ی علوم الهی، امام برگزیدگان عالم، معدن وقار و عظمت، دارنده ی چشم های اشک بار و چشمه های سجده ی طولانی. سلام بر مولای هفتمین؛ اسوه ی حکمت و عدالت، مبارزه و پایداری و اراده و همّت. امام کاظم علیه السلام ؛ قلّه ی بلند شرافت، فضیلت و کرامت است. هنوز هم صدای رسایش، در سراسر تاریخ طنین انداز است. هنوز هم قامت مبارکش، به بلندای آسمان حقیقت است و در راستای عشق و تکریم والایی ها، به استواری صخره ها می ماند و شکوه کوهساران. به راستی! کدام تصویرگر، می تواند آن جبین مطهر را به تصویر درآورد و کدام شاعر می تواند قصیده سرای خورشید هفتمین باشد؟ او، باب الحوایج، معبد رازها و قبله ی نیازها و پناه نیازمندان و درماندگان است. او بزرگ مردی است که صبرش، طاقت از کف دشمن می ربود و حلمش، ستم گران را به خشم وا می داشت. سلام بر نام معطر و زیبایش. سلام بر مزار باصفایش و بر دستانش. آن گاه که برای نیایش و راز و نیاز، به درگاه یزدان می گشود.

شخصیت بی مانند
ابن حجر عسقلانی؛ دانشمند اهل تسنن و شیخ سلیمان قندوزی می نویسند:

«موسی کاظم، وارث علوم و ارزش های پدر و دارای فضل و کمال او بود. موسی بن جعفر در پرتو عفو، گذشت و بردباری فوق العاده ای که در رفتار با مردم نادان از خود نشان داد، کاظم لقب یافت. در زمان او، هیچ کس در معارف الهی و دانش و بخشش به پایه ی او نمی رسید».

شهرت علمی
شهرت علمی امام موسی کاظم علیه السلام در زمان خلافت مهدی عباسی، بالا گرفت. وی چون ماه تمام در آسمان فضیلت و تقوا و دانش و رهبری می درخشید. مردم گروه گروه، پنهانی بدو روی می آورند و عطش معنوی خویش را به وسیله آن سرچشمه ی فیض ازلی فرو می نشاندند.

جاسوسان مهدی عباسی، این همه را بدو گزارش کردند. مهدی بر خلافت خویش بیم ناک گردید. بنابراین، دستور داد امام را از مدینه به بغداد آورند و زندانی کنند.

شاگردان دانشمند
امام موسی بن جعفر علیه السلام افزون بر این که با اقشار گوناگون جامعه، راویان حدیث و جویندگان دانش اهل بیت علیهم السلام ارتباط سودمندی برقرار کرده بود، شاگردان ویژه ای را پرورش داد که هر کدام از معرفت و حکمت بهره مند بودند.

شیخ طوسی(ره) شاگردان مکتب امام کاظم را 272 نفر و نویسنده ی کتاب شریف «حیات الامام موسی بن جعفر علیه السلام » تعداد آنان را 319 نفر معرفی کرده و به تفصیل، نام برده است. در میان شاگردان امام کاظم علیه السلام ، چهره های درخشان و شخصیت های بزرگ علمی مانند هشام بن حکم، هشام بن سالم، علی بن یقطین، ابن عمیر و یونس بن عبدالرحمن به چشم می خورند.

امام کاظم علیه السلام در زندان مهدی عباسی

هرچند مهدی عباسی، فعالیت های امام کاظم علیه السلام را مراقبت می کرد، ولی هم چنان از محبوبیت روزافزون آن حضرت، هراس داشته، بنابراین، به حاکم مدینه دستور داد تا امام موسی بن جعفر علیه السلام را دستگیر کند و به بغداد بفرستد. مهدی عباسی امام کاظم علیه السلام را برای مدتی کوتاهی در زندان بغداد نگه داشت. سرانجام به دلیل مصلحت سیاسی و خوف از شورش عمومی، ایشان را از زندان رها کرد.

تشویق به مبارزه ی منفی
امام کاظم علیه السلام برای این که نامشروع بودن خلافت عباسی را بازگو کند، پیروانش را از کم ترین همکاری با آن نظام باز می داشت. امام علیه السلام به صفوان بن مهران جمّال فرمودند: «همه ی کارهای تو نیکو و زیباست، جز این که شترانت را به هارون کرایه می دهی». صفوان عرض کرد: «من شترهایم را برای لهو و صید و امثال آن به وی کرایه نمی دهم، بلکه [هارون] تنها برای سفر حج، این کار را انجام می دهد».

حضرت فرمود: «آیا دوست داری آن ها تا پایان مدت کرایه و پس دادن شترانت، زنده بمانند». صفوان گفت: «آری!» امام فرمود: «هر کس بخواهد آن ها زنده بمانند، در صف آنان قرار می گیرد و هر کس که از آنان باشد، وارد جهنم می شود». پس از آن، صفوان، همه ی شتران خود را فروخت.

تلاش اقتصادی
امام کاظم علیه السلام در زمینی که متعلق به شخص خودش بود، کار می کرد. کسی او را در حالی که در اثر کار و زحمت، عرق می ریخت، دید و گفت: «شما که امام هستید، چرا این گونه کارها را به عهده ی دیگران نمی گذارید؟».

امام فرمودند: «چرا به عهده ی دیگران بگذاریم؟ افرادی که از من بهتر بودند، همواره از این کارها می کردند». آن مرد پرسید: «چه کسانی؟» امام فرمود: «رسول خدا و امیرالمؤمنین علی علیه السلام و همه ی پدران و اجدادم. به طور کلی، کار و فعالیت در زمین از سنت های پیامبران و اوصیای پیامبران و بندگان شایسته ی خداوند است».

دستور خدا را اجر کنیم
روزی امام کاظم علیه السلام دید که هارون نسبت به شخصی فوق العاده خشمگین شده و به دلیل عصبانیت زیاد دستور داد او را سه بار مجازات کنند. امام فرمود: «اگر برای خدا خشمگین می شوی، بیش از خود او خشم مگیر و گنه کاران را بیش از حد مقرر، مجازات مکن»

منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 30
  • 31
  • 32
  • ...
  • 33
  • ...
  • 34
  • 35
  • 36
  • ...
  • 37
  • ...
  • 38
  • 39
  • 40
  • ...
  • 56
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

وبلاگ مدرسه علمیه حضرت معصومه(س) سی سخت

وبلاگ مدرسه علمیه حضرت معصومه(س) شهر سی سخت در سال 96 طراحی و در آن سعی شده به فعالیتهای صورت گرفته توسط خواهران طلبه و اساتید و کادر این مرکز پرداخته شود. علاوه بر این سعی شده مطالبی در زمینه های مختلف از جمله:شعر،داستان،حدیث،دلنوشته و ...در آن به نگارش در آید که نه تنها مورد استفاده خواهران طلبه عزیز قرار گیرد بلکه سیاهه ای باشد که عموم مردم از آن استفاده لازم را ببرند. این وبلاگ را تقدیم به مولا و صاحب امرمان امام زمان (عج) تقدیم میکنم باشد که هر کدام از این فعالیتها چه در حیطه فضای مجازی و چه در حیطه شهری و حوزه مورد رضایت ایشان قرار گیرد.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • مناجات
  • نهج البلاغه
  • امور فرهنگی
  • داستان
    • ابلیس نامه
    • شعر
  • دل نوشته
  • پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان(عج)
  • صلوات کلید حل مشکلات
  • رازهای آفرینش
  • مناسبات
  • اخبار حوزه
  • سخنان رهبری
  • اعمال عید نوروز
  • اعمال ماه رجب
  • اعمال ماه شعبان
  • اعمال ماه رمضان
  • اعمال ماه شوال
  • اعمال ماه ذی القعده
  • اعمال ماه ذی الحجه
  • اعمال ماه محرم
  • اعمال ماه صفر
  • اعمال ماه ربیع الاول
  • اعمال ماه ربیع الثانی
  • اعمال ماه جمادی الاول
  • اعمال ماه جمادی الثانی
  • حدیث
  • آداب اسلامی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

موتور جستجوی امین

موتور جستجوی امین

ذکر ایام هفته

ذکر روزهای هفته

اوقات شرعی

اوقات شرعی

روز شمار تاریخ

تاریخ روز

همراه با قرآن

آیه قرآن تصادفی

پخش زنده حرم ها

پخش زنده حرم

دانشنامه امام علی(ع)

آیه قرآن

ساعت

ساعت فلش مذهبی

آمار بازدید

  • صلوات برای اهل قبور
  • دلنوشته روز پدر
  • پوزش به خاطر تاخیر به وجود آمده در ارسال مطلب
  • دلنوشته درباره حضرت علی(ع)
  • ولادت امام حسین علیه السلام فرخنده باد
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس