وبلاگ مدرسه علمیه حضرت معصومه(س) سی سخت

نیمه شعبان مثل هر سال دیگه زود و غریبانه گذشت، غریبانه نه برای من و شما، غریبانه برای آقا. آقایی که هر نیمه شعبان، بلکه هر روز منتظره تا یه حرکتی، یه رفتاری، یه مهربونی از ما ببینه و دلگرم به ظهورش بشه ولی افسوس و صد افسوس.

از نیمه شعبان فقط نوارای ترانه روی اتومبیل ها و رقصیدن زن و مرد توی خیابون و سر و صدا توی کوچه ها و ایجاد مزاحمت برای همسایه ها و دعوا و کتک کاری سر یه کاسه نذری و الی ماشاءالله از این کارا را یاد گرفتیم. حالا خودتون قضاوت کنید و ببینید امام زمان دلشو به چی باید خوش کنه که بیاد، اصلا چه کاری کردیم که ظهورش نزدیک بشه. آره باشماههایی هستم که میگید منتظرین و این همه هیاهو به پا میکنید. هیچ به این فکر کردین که این همه بزن و بکوب و رقص برای کیه؟ اصلا چرا این کارا را می کنید؟ یا فقط چون یه عده غافل و جاهل این کارا را می کنن شما هم تکرار می کنید؟

آره عزیزای من قصه بی وفایی و نامهربانی مردم کوفه و امسال اونا در حق اماماشون داره برای کوفیای این دوره هم تکرار میشه، کوفه نه بخاطر شهرش شد کوفه بلکه به خاطر مردمش شد کوفه و همیشه تو ذهن همه این جور حک شد: بی وفایی به امام علی (ع) و غسل شهادت توی مسجد کوفه، بی وفایی به سردارهای سرافرازی مثل مسلم بن عقیل، بی وفایی به سرور و سالار جوانان اهل بهشت حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و …

آره، امروز ما کم از دیروز مردم کوفه نداره، با خودتون فکر کنید و مقایسه کنید، امام امروز ما یه معصوم از نسل حضرت علی(ع) و فاطمه(س)، به نام امام مهدی(عج) است، امام عوض شده از حضرت علی مردم کوفه شده امام زمان مردم کوفه پس شهر همون شهره.

نیمه شعبان که توی خیابون راه می رفتین و شادی میکردین به چه چیزایی نگاه و توجه کردین و دلتون گرفت؟ به پرچمای یا مهدی؟ به چراغونی خیابون بدون حضور امام؟ به جشن برای امام غایبی که توی جشن تولدش غریبه؟ به اختلاط دخترا و پسرا؟ به آرایشا و بی حجابی های به ظاهر عاشقای مولا؟ به ریخت و پاش و کثیفی خیابون و کوچه ها بخاطر نذری دادن؟ به مردای زحمتکشی که باید نصف شب بیان و بریز و بپاشا و کثیف کاریای ما تو خیابون را جمع کنن؟و هزاران سوال دیگه که نه من توان گفتنش را دارم و نه شما حوصله خوندنشو. حالا شما بگید به چند تا از این سوالا فکر کردین و شب عید شد دغدغه تون…

من به جرات میتونم بگم هیچ کدوممون حتی بهشون فکرم نکردیم یا لااقل عده کمی بهشون فکر کردن ولی عزیزای من باور کنید آقا لحظه به لحظه این روز و روزایی مثل دیروز دغدغه هایی از قبیل این سوال را داشتن و افسوس خوردن.بیاین بخاطر مولا و صاحب امرمون امام زمان با کارای بدمون ایشونو  ناراحت نکنیم و مرحم روی زخمشون باشیم نه اینکه دردی به درداشون اضافه کنیم. برای این کارم کافیه هر وقت میخوایم کاری انجام بدیم این سوالو از خودمون بکنیم که امام زمان از این کار من راضیه یا نه؟ بعد با خیال راحت ادامه راه را بریم.و انشاءالله بشیم اونی که امام زمان میخواد نه اونی که شیطان و امسال اون میخوان…

سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان(عج) صلوات

ای معلم : ای روشنی بخش دلها، براستی که تو بعد از خداوند (علم الانسان ما لم یعلم ) هستی.چگونه می توان تو را ستود و تو را سرود که تو خود سرود قافله ی تمدن هستی. 

روز معلم، روز انسانهای پاک و مقدسی است که هر آنچه داشته و دارند را در طبق اخلاص نهاده و با کمال تواضع و فروتنی تقدیم به دستان کوچکی میکنند تا سرمایه و آینده ساز فردا باشند هر چند که آنها نباشند.

روز معلم، روز وصل انسانهای بزرگ و بلند مرتبه به خداوندی است که خود اولین و آخرین آموزگار است.

روز معلم، روز نوری است که یاد دادن را به من آموخت نه یاد گرفتن را.

این روز بزرگ و عزیز را به همه معلمان و استادان گرامی و بلند مرتبه تبریک و تهنیت میگویم.

شادی روح همه معلمان سفر کرده صلوات

گذشت…
زمان گذشت و قلبم گواهی می دهد که به یقین تو می آیی.

تو می آیی و آیینه های زنگار گرفته قرن ها جهالت و سکوت و روزمرگی را دوباره جلا خواهی داد.

تو می آیی و قلب های سیاه شده از تنهایی را دوباره با حضور روشنی بخش خود نورانی خواهی کرد.

تو می آیی و دلم را خویشاوند تمام پنجره های جهان می کنی.

تو می آیی و چشمان جهان را به آبشاران زلال معنویت پیوند می زنی.

تو می آیی و فریادهای فرو خفته ستمدیدگان جهان را معنا می بخشی.

تو می آیی و گوش جهان را که از فریادهای گوشخراش شیاطین کفر و الحاد کر شده است، با زمزمه روح بخش محبتت نوازش می کنی.

تو می آیی و من خوب می دانم که روزی از همین دریچه که سال هاست بسته مانده است، جوانه ای خواهد رویید؛ جوانه ای سبز که از خیال همیشه منتظر من به سمت آسمان های آبی حضور تو سر بر خواهد آورد.

تو می آیی و زمین در زیر پای تو از شادی می شکفد.

تو می آیی و رودهای احساس، از دستان پر مهر نسیم، بر منتظران واقعی ات جاری می شوند.

ای تجلی مهر خداوند در زمین! شوره زار خشک دل های خسته مان در انتظار نوازش نرم نگاه پر مهر توست!

سوار سبزپوش آرزوهای ما! روایت گر فتح و پیروزی مسلمانان! وارث بدر و حنین! ذوالفقار حیدر در دستان توست و نرمی کلام مصطفی از زبان تو جاری می شود.

یا حُجّةُ اللّه علی خلقه!

هلا نگاه تو باران ترین باران ها
ببار بر در دل تبدار این بیابان ها

بگو که پنجره بر دوش، تا کجا آخر
سکوت و صبر تو و پرسش خیابان ها

چه قدر این دل بر باد رفته ام خوانده است
تو را زحنجره زخمی نیستان ها (2)